در این دهکده تاریخی یک مرکز آموزشی برای کودکان نیز وجود دارد. این در حالی است که 40 ساکن این دهکده امیدوارند پس از فروش دهکدهشان باز هم در آن زندگی کنند اماهدف از فروش این دهکده جمعآوری پول برای کودکان عقب افتاده اعلام شده است.
به گفته ساکنان دهکده، خریدار دهکده این حق را دارد که کنترل همه امور را در دست گیرد اما گمان نمیکنیم که مجبور باشیم از این دهکده مهاجرت کنیم. در اطلاعات مربوط به فروش این دهکده آمده است که اغلب زمینهای آن برای کشاورزی و دامداری مناسب است.
میهمان ناخوانده
کانبرا: یک زوج استرالیایی که در حال استراحت بودند با حمله یک کانگورو به اتاقشان، غافلگیر شدند. این زن و شوهر مسن به خبرنگاران گفتند: در حالی که چرت میزدیم چیزی پنجره را شکست و با سرعت وارد اتاق شد.
ابتدا گمان کردیم سارقان به خانه ما حمله کردهاند اما وقتی که خواب حسابی از سرمان پرید، کانگورویی را دیدیم که روی تختخواب ایستاده است.
گزارشها حاکی از آن است که این کانگورو 3 متر قد داشته و این زوج شانس زیادی آوردهاند که از این حادثه جان سالم به در بردند. گفتنی است پریدن این کانگورو روی تخت موجب شکستن تخت شد.
البته سرانجام این زوج توانستند دست و پای این کانگورو را که بر اثر برخورد با شیشههای پنجره زخمی شده بود بسته و آن را به حیاط خانه ببرند اما در همین زمان کانگورو از دست آنها فرار کرد و در جنگل ناپدپد شد.هنوز مشخص نیست که این کانگورو چرا وارد خانه آنها شده است.
زبان 10 میلیون پوندی
لندن: زبان یک سرآشپز که در کافیشاپها وظیفه تست انواع قهوهها را برعهده دارد توسط یک شرکت بیمه 10 میلیون پوند بیمه شده است.
این سرآشپز که مالک یکی از بزرگترین کافیشاپهای زنجیرهای در جهان است، پیش از فرآوری انواع دانه های قهوه آنها را با زبانش تست میکند و سپس قهوهها بو داده شده و روانه کافیشاپهایش میشوند.
این مرد میگوید تجربه 18 سالهاش وی را قادر ساخته تا انواع قهوه را از یکدیگر تشخیص دهد. گزارشها حاکی از آن است که کافیشاپهای او در کشورهای مختلف به طور سالانه 108 میلیون فنجان قهوه به فروش میرسانند.
معاون این سرآشپز حرفهای که شرکت بیمه را برای این پوشش بیمهای عجیب و غریب راضی کرده است به خبرنگاران گفت: زبان این مرد همانند صدای خوانندگان ارزشمند است و به همین دلیل باید آن را بیمه میکردیم.
آویزان شدن از برج
جرجیا: جوانی که بر اثر نوشیدن مشروبات الکلی در حالت عادی قرار نداشت بیش از 2 ساعت از دیوار یک برج مرتفع میان زمین و هوا آویزان بود تا سرانجام نجات پیدا کرد.
این پسر 21 ساله از پنجره خانهاش بیرون آمده بود و در حالی که قصد داشت روی لبه آن راه برود، سقوط کرد. البته چند طبقه پایینتر به دنبال گیر کردن شلوارش به سیم برق بین زمین و هوا معلق شد.
همسایگان با مشاهده این صحنه با نیروهای امدادی تماس گرفتند و آنها توانستند پس از قطع برق منطقه این جوان را که دچار جراحتهای زیادی شده بود پایین آورده و به بیمارستان انتقال دهند تا از مرگ نجات یابد.
شاهدان عینی این ماجرا میگویند در طول مدت آویزان بودن این جوان، نفسهایشان را در سینه حبس کرده بودند چون در هر لحظه امکان پاره شدن شلوار این جوان و سقوط وی روی زمین وجود داشت.